فروش نانا
سلام عسلم
امروز ميخوام برات از فروش نانا بگم .عسلم شما سرفه هاي شديدي ميكردي بردمت دكتر گفت پرنده تو خونتون هست گفتم اره .دكتر گفت بخاطر همون بچه حساسيت گرفته بايد از خونه ببرين بيرون من و بابايي تصميم به فروش نانا گرفتيم. روزيكه ميخواستيم بفروشيمش خيلي غم انگيز بود شما خونه نبودي وقتي امدن نانا رو برن پريد از رو قفسش خودش رو به من چسبونده بود من و بابايي خيلي ناراحت شديم.وقتي شما امدي پرسيدي نانا كجاست شروع به گريه كردي ....
ولي سلامتي شما براي من و بابايي از همه مهمتر بود
مطالبی دیگر از این نی نی وبلاگی